هاشمی رفسنجانی: دریغ از یک پیروزی در جنگ
- توضیحات
- منتشر شده در دوشنبه, 07 مهر 1393 02:23
آذوح: در هفته «دفاع مقدس» که هر سال در ایران در سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق برگزار میشود، اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که در زمان جنگ از سوی آیتالله خمینی به عنوان فرمانده جنگ انتخاب شده بود، درباره اختلافات ارتش و سپاه و واهمه ایران از بمباران شیمیایی شهرهایی مانند تهران و تبریز و همچنین درباره چگونگی خاتمه جنگ در گفتوگویی که در سایت او منتشر شده، از برخی مسائل پرده برداشت. به گفته هاشمی رفسنجانی اگر حتی یک پیروزی پایدار به دست میآمد، مذاکرات ایران و عراق به مسیر دیگری میافتاد.
ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر
هاشمی رفسنجانی در این گفتوگوی طولانی به فرازهایی از جنگ هشت ساله ایران و عراق و از جمله به ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر اشاره میکند. در روایتی که او به دست میدهد عدهای از فرماندهان ارتش پس از فتح خرمشهر با آیتالله خمینی ملاقات کردند و خواهان پیشروی در خاک عراق شدند. اما رهبر وقت جمهوری اسلامی با این پیشنهاد و نظر فرماندهان ارتش که به گفته رفسنجانی «انصافاً کارشناسانه» بود، مخالفت کرد. آیتالله خمینی دلیل آورده بود که برای پرهیز از برانگیخته شدن حس وطنپرستی عراقیها، آسیب دیدن شیعیان عراق در جنگ، و اجتناب از برانگیختن حساسیت غرب، صلاح نیست ارتش ایران وارد خاک عراق شود. سرانجام اما قرار شد ارتش در مناطق کمجمعیت وارد خاک عراق شود.
هاشمی رفسنجانی در کنار خمینی و پسرش
هاشمی رفسنجانی در کنار خمینی و پسرش
به گفته هاشمی رفسنجانی پس از عملیات ناموفق رمضان و والفجر، بین ارتش و سپاه اختلاف پیش آمد و آیتالله خمینی او را به فرماندهی جنگ منصوب کرد که به این اختلافات پایان دهد.
در روایت رفسنجانی چنین است که آیتالله خمینی او را به علی خامنهای ترجیح داد، به دلیل آنکه دست خامنهای آسیب دیده بود. به گفته رفسنجانی او رابطه صمیمانهتری هم با سپاه پاسداران داشت که او را در نظر آیتالله خمینی بر خامنهای ارجح جلوه میداد.
هاشمی رفسنجانی میگوید به شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» اعتقادی نداشته و در جلسات با سران قوه به این نتیجه رسیده که میبایست جنگ به شکلی پایان یابد «که ما از عراق گروگان بزرگی داشته باشیم تا هم خواستههایمان تأمین شود و هم به اهداف خود در جنگ برسیم.»
او این هدف را با آیتاالله خمینی هم در میان گذاشته، اما فقط با «تبسم» او روبرو شده. رفسنجانی میگوید: «این تبسم میتوانست به معنای اینکه شما ساده هستید باشد و میتوانست به این معنا باشد که این [فکر] خوب است.»
بینتیجه ماندن عملیات خیبر
هاشمی رفسنجانی از عملیات خیبر که در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۶۲ و با شرکت ۲۵۰ هزار نفر از نیروهای نظامی ایران انجام شد، به عنوان یکی از نقاط عطف جنگ یاد میکند.
در این عملیات نیروهای ایرانی به دلیل نبود پشتیبانی هوایی، در رویارویی با نیروی زرهی ارتش عراق شکست سختی خوردند.
رفسنجانی: رابطه دوستانه با سپاه
رفسنجانی: رابطه دوستانه با سپاه
رفسنجانی میگوید: «در آن روزها سپاه طرح عملیات خیبر را آماده کرده بود. عصر همان روز با هواپیما رفتم و همان شب یا شب بعد به قرارگاهی که برای جنگ داشتند رفتیم. همه فرماندهان جمع بودند. هدف اصلی عملیات خیبر این بود که جاده بصره و بغداد را قطع کنیم، لب دجله بایستیم و از آنجا هم به صورت جنگهای نامنظم راه ناصریه را تهدید کنیم که بصره کاملاً از عراق جدا باشد و عراقیها نتوانند از بصره و دریا استفاده کنند. این استراتژی آن عملیات شد و من هم برای فرماندهان گفتم که اگر شما به اهداف این عملیات برسید من به شما قول میدهم که جنگ پیروزمندانه تمام میشود، سر جای خودمان بایستیم و میگوییم که بیایید متجاوز را محاکمه کنید و حق ما را هم بدهید. در این صورت ما از اینجا به زمین خودمان برمیگردیم و چیزی نمیخواهیم. در آنجا این حرف من دوگونه تلقی شد.»
به گفته رفسنجانی عدهای از فرماندهان سپاه بر او خرده گرفته بودند که او به جای ادامه جنگ تا پیروزی خواهان فقط یک پیروزی است.
رفسنجانی ادعا میکند که نوار این سخنرانی در دست سپاه پاسداران است و آنها این نوار را در اختیار عموم مردم قرار نمیدهند.
به گفته هاشمی رفسنجانی در عملیات فاو ، شلمچه و حتی حلبچه هم که پس از خیبر اتفاق افتاد، ایران در پی یک پیروزی پایدار بود که بتواند سر میز مذاکره به خواستههای خود برسد، اما موفق نشد فقط همین یک پیروزی را نیز به دست آورد.
رفسنجانی میگوید در این عملیات فقط برتری نیروی زمینی ایران محرز شد، و به همین دلیل هم کشورهای غربی و روسیه تصمیم گرفتند ارتش عراق را تسلیج کنند و توازنی به وجود بیاورند. علاوه بر این ایران را هم از نظر اقتصادی تحت فشار قرار دادند و به صدام حسین اجازه دادند از سلاحهای شیمایی استفاده کند.
به این ترتیب در روایت رفسنجانی از جنگ، چنانچه سپاه پاسداران میتوانست فقط یک پیروزی پایدار به دست آورد،جنگ به گونه دیگری خاتمه مییافت.
اشتباه خمینی
او تلویحاً و در چند فراز از این گفت و گو، بر اشتباه استراتژیک آیتالله خمینی هم تأکید میکند که بر خلاف نظر کارشناسانه فرماندهان ارتش اجازه پیشروی در خاک عراق را نداده بود.
خمینی؛ پذیرش قطعنامه
خمینی؛ پذیرش قطعنامه
رفسنجانی میگوید: «در برنامههای تهاجمی مان، راهکاری که انتخاب کرده بودیم موفق نشده بود. یعنی نتوانستیم یک جای استراتژیک را برای فشار بر عراق بگیریم. البته امام اجازه نمیدادند ما وارد شهرها شویم و میخواستیم در حد جاهایی که گفتم، عمل کنیم. هم فاو و هم خیبر خالی از سکنه بود. در حلبچه هم نمیخواستیم وارد شهر شویم. میخواستیم سد را بگیریم. کرکوک که از مناطقی نفتی عراق بود و از آن ارتزاق میکرد، هدف بعدی ما بود.»
به گفته هاشمی رفسنجانی عملیاتی مانند «فتح»، «کربلا»، «والفجر ۹» و «نصر» هم به نتیجه مطلوب نرسید و فقط توجه شورای امنیت سازمان ملل به جنگ ایران و عراق را برانگیخت و زمینههای پذیرش قطعنامه را فراهم کرد. در روایت رفسنجانی از جنگ، آنچه که در این میان به پذیرش قطعنامه شتاب بخشید، واهمه از بمباران شیمیایی شهرهای بزرگ ایران مانند تبریز و حتی تهران بود.
رفسنجانی میگوید پس از این ناکامیها، ایران استراتژی دوگانهای را در پیش گرفت: «یکی اینکه در جنگ نشان بدهیم با قدرت ایستادهایم که آنها خیال نکنند ما داریم مضمحل میشویم. دوم هم اینکه در مذاکرت سیاسی یکدنگی نکنیم و دیپلماسی فعال را عمل کنیم تا بالاخره به نقطهای رسیدیم که هیچکس از ناظران جهانی فکر نمیکرد به اینجا برسیم.»
و آن پذیرش قطعنامه بود.
به گفته هاشمی رفسنجانی «فتح واقعی جنگ در اثبات صلحطلبی ایران» بوده است.